مختصری درباره تست جدید Anti-MCV

آرتریت روماتوئید(RA) یکی از شایع ترین بیماری های اتوایمیون می باشد.خصوصیات اصلی RA التهاب مفاصل است که موجب تخریب مفصل و از دست رفتن کارائی آن می گردد.تشخیص زودهنگام RA و شروع سریع درمان مناسب آن یکی از مهمترین راههای جلوگیری از تخریب کامل مفصلی می باشد.تشخیص Ra اساسا به علائم کلینیکی و آزمایشات سرولوژیک بر علیه آنتی بادی های ضد فاکتور روماتوئید(RF) تا کنون محدود بوده است.RFیک مارکر سرولوژیک برای تشخیص RA با اختصاصیت 70 در صد می باشد.

در چندین بررسی نشان داده شده که آنتی بادی هایی بر علیه بقایای سیترولین شده اسید آمینه آرژنین در پروتئین های الیاف غضروفی در بیماران RFمنفی مبتلا به آرتریت روماتوئید دیده می شود.اندازه گیری Anti-MCV بخصوص در بیماران RF منفی توصیه می شود.سیترولین شدن، یک واکنش آمیناز پپتدیل آرژنین بوده که اسید آمینه آرژنین را به سیترولین تبدیل می کند.سیترولین شدن اسیدهای آمینه اساسا در سلول ها انجام شده و در آن اسید آمینه آرژنین به یک ترکیب پروتئینی غیر معمول به نام سیترولین تبدیل می شود که سیستم ایمنی آن را غریبه به حساب آورده و بر علیه آن آنتی بادی می سازد؛آنتی بادی هایی که موجب التهاب و تخریب سلول های سینوویال در غضروف ها می گردند.انواع گوناگونی از پروتئین های سیترولین شده در بیماران RA پیدا شده اند.یکی از آنها Saآنتی ژن یا Mutated Citrullinated Vimentin یا (MCV) می باشد.

در تشخیص RA تعیین اتوآنتی بادی ها در مقابل MCV نقش تشخیصی و پیشگویی کننده دارد.انجام آن بسیار ارزشمندتر از آزمایش  RF می باشد.انجام آزمایش Anti-MCV با روش الایزا دارای حساسیت و اختصاصیت بسیار بالا برای تشخیص اتوآنتی بادی های ضد Vimentin سیترولین شده می باشد.Vimentinیک پروتئین سیترولین شده حاضر در همه بخشها بخصوص بافت سینوویال بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید می باشد.تیتر آنتی بادی های ضد Vimentin در بیماران RA ارتباط قوی با درجه و شدت بیماری دارد.اخیرا یک تست سرولوژِیک POCT برای تشخیص RF و Anti-MCV ابداع گردیده که دارای حساسیت 72 درصد و اختصاصیت 99.7 درصد می باشد.

Anti-MCV امروزه به عنوان یک بیومارکر کارآمد برای تشخیص پیشرفت RA مورد استفاده قرار می گیرد.ارزش اصلی این آزمایش در این است که ظهور اولیه این آنتی بادی ها تشخیص زودرس RA را فراهم آورده و موجبات درمان سریع و زودهنگام قبل از بروز علائم بیماری را فراهم می کند.بعلاوه میزان تیتر Anti-MCV ارتباط بسیار قوی با شدت و فعالیت بیماری و بالعکس موفقیت درمان دارد.


صندلی داغ7

سلام دوستان

این بار مهمون صندلی داغ کی میتونه باشه به نظرتون؟!اول یکم معرفی می کنم بعدا اسمشونو میگم:

ایشون متولد ۱۵ بهمن ماه سال ۱۳۶۸هستن.به تنیس علاقه وافری دارن به نظر من خیلی با سلیقه و منظمه رتبه کنکورش۲۲۱۹بوده دختر فوق العاده مهربون والبته با اراده ای هست.حساس هم هست به نظرم ...

مهمونمون :خانم رعنا برمکی

بقیه شو خودش میتونه بگه شما هم میتونید سوالاتونو بپرسید(با شرایطی که قبلا مدیر وبلاگمون گفتن)لطفا سوالای خیلی شخصی مطرح نکنید(این یه تاکیده!)

بچه ها لطفا دوست عزیز منو اذیت نکنید وگرنه اینجوری میشه ها دلتون میااااااد؟!(رعنا جون این یه شوخیه عزیزم به دل نگیر)

 زمان صندلی داغ به پایان رسید.

با تشکر صمیمانه از خانم برمکی که به سوالات ما پاسخ دادن!

بیلی روبین و اختلالات آن

علل افزایش و تراکم بیلی روبین در خون

درون هموگلوبین یک هم Heam وجود دارد که درحقیقت یک حلقه پروتوپورفینی است (که البته این حلقه به جز هموگلوبین در سیتوکرومها و میوگلوبین هم وجود دارد).زمانی که RBC متلاشی و هموگلوبین آزاد می شود این حلقه که در Hb وجود دارد آزاد می شود و بعد از تغییراتی تبدیل به بیلی روبین می شود.این رنگیزه حلالیت کمی در آب دارد و در چربی خیلی راحت حل می شود بنابراین اگر به نسج ها و بافتهایی که چربی در آنها زیاد است مثل اعصاب محیطی برود آنجا رسوب می کند ، پس به این دلیل (قابلیت حل در چربی ) یک ماده سمی محسوب می شود.
بدن باید با مکانیسم مشخصی سم زدایی کند یعنی به نحوی آن را دفع کند.وظیفه سم زدایی بیلی روبین به عهده کبد است یعنی بیلی روبین تولید شده باید به کبد منتقل شود.پس این بیلی روبین نباید رها باشد و توسط پروتئینی به نام آلبومین گرفته می شود و رسوب نمی کند.این پروتئین آنرا به کبد منتقل می برد.در کبد برای اینکه بیلی روبین براحتی دفع شود لازم است تا به ترکیبی تبدیل شود که در آب محلول باشد یعنی باید بصورت نمک بیلی روبین درآید.پس در کبد تبدیل به گلوکوروییدبیلی روبین (نمک بیلی روبین یا همان بیلی روبین کنژوگه) می شود.بیلی روبین برای تبدیل شدن به نمک با یک اسید که اینجا اسید گلوکورونیل است ترکیب شده (با یک ریشه از این اسید، البته برخی از بیلی روبین ها 2 ریشه می گیرند) و تبدیل به نمک بیلی روبین می شود.وقتی این صفت را پیدا کرد براحتی دفع می شود (اگر هم به خون برگردد به راحتی از کلیه دفع می شود) .در این حالت بیلی روبین از صفرا به روده ریخته می شود.آنزیمی که این واکنش را کاتالیز می کند آنزیم       UDP-Glucoronyl Transferase (یوریدیل دی فسفات-گلوکورونیل ترانسفراز) است.پس کارخانه نمک سازی توسط این آنزیم اداره می شود.
بنابراین بیلی روبین غیرمحلول قبل از کبد است و بیلی روبین محلول بعد از کبد.
نمک بیلی روبین در روده ، توسط فلور طبیعی روده به اوروبیلینوژن تبدیل شده و از طریق ادرار دفع می شود.
افزایش بیلی روبین را هایپربیلیروبینیا می گویند.دسته بندی به شکلهای مختلف است:
1-گاهی برحسب نوع Bill است:مثلا هایپربیلیروبینیای کنژوگه-غیرکنژوگه
2-گاهی برحسب محل ضایعه در این زنجیره است:یرقان قبل از کبد ، یرقان کبدی ، یرقان بعد از کبد.
(در حالت سلامت باید فقط اوروبیلینوژن در ادرار باشد).

ادامه نوشته

فسفریلاسیون اکسیداتیو

سلام لینک زیر مربوط به یک مطلب کامل در مورد بیوشیمی هست.پیشنهاد میکنم حتمااااااااااا دانلودش کنید.برای ارشد هم به درد میخوره.

فسفریلاسیون اکسیداتیو

پرخونی و احتقانHyperemia &Congestion

پرخونی به 2 فرم دیده می شود:1-اکتیو(فعال)    2-پاسیو (غیر فعال):نام دیگر پرخونی پاسیو،احتقان است.
پرخونی اکتیو به دنبال اتساع سرخرگ دیده می شود وباعث قرمزی ناحیه مبتلا می شود ،مثلا در فردی که تب می کند صورت به علت افزایش درجه حرارت و در نتیجه پرخونی سرخرگ به صورت قرمز در می آید.و یا افرادی که ورزش می کنند و یا دچار استرس می شوند.
پرخونی پاسیو به دنبال انسداد مسیر خروج خون سیاهرگی دیده می شود و باعث ایجاد رنگ قرمز مایل به آبی می شود.مثلا بستن نوک انگشت فرد باعث کبودی انگشت می شود که دلیل آن بستن مسیر خروج خون سیاهرگی است.
احتقان به دو فرم حاد و مزمن دیده می شود.حاد مثل احتقان حاد ریوی در بطن چپ به دنبال سکته قلبی (MI).در این جا فرد ممکن است به صورت ناگهانی دچار احتقان حاد ریوی شود.
احتقان مزمن مثل:احتقان مزمنی که در کبد،ریه و یا طحال اتفاق می افتد.
احتقان مزمن ریوی باعث پرخونی و اتساع مویرگ های آلوئول های ریوی می شود.وقتی عروق پرخون و متسع شدند این اتساع ممکن است باعث پارگی عروق و در نتیجه خونریزی شود واگر خونریزی مدتی طول بکشد آهن موجود در هموگلوبین بصورت هموسیدرین در می آید.
شدیدترین فرم احتقان مزمن ریوی در تنگی دریچه میترال به دنبال تب رماتیسمی دیده می شود.
احتقان مزمن کبدی در نارسایی قلب راست،در انسداد بزرگ سیاهرگ زیرین و در انسداد ورید کبدی دیده می شود.
شایع ترین علت احتقان مزمن کبدی نارسایی قلب راست است.

تستCRP

سلام شاید بگین اینو که خودمون میدونیم ولی بد نیست دوباره بخونیم تا تجدید اطلاعات بشه...

CRP یکی از پروتئینهایی است که در مرحله حاد بیماری در سرم یا پلاسما ظاهر می شود بنابراین جز پروتئینهای فاز حاد یا accute-phase.pro می باشد.
در سال ۱۹۳۰ فرانسیس و همکارانش متوجه شدند که افرادی که مبتلا به پونومونی حاد می گردند سرم آنها قادر است با پلی ساکارید C پنوموکوک ایجاد ذرات رسوبی بنماید به همین دلیل به آن ها پروتئین C می گویند.اما بعدها متوجه شدند که در بیمارانی که التهاب و نکروز بافتی دارند بعد از انتقال خون (به مقدار زیاد) در عرض    ۴۸-۶ ساعت مقدار این پروتئین ۳۰۰۰ مرتبه بیشتر از حد نرمال می شود.پروتئین C نسبت به حرارت مقاومت ندارد،از پلاسنتا عبور نمی کند ، كمپلمان را از مسیر کلاسیک فعال می کند،نقش مهمي در دفاع بدن دارد و در افراد سالم مقدارش بسیار ناچیز است که با روشهای معمولی قابل اندازه گیری نیست.

تست CRP تست بسیار حساس و مهمی برای تشخیص انفارکتوس قلبی است زیرا در طول بیماری C.R.P مثبت است.اگر C.R.P منفی باشد نشان دهنده اینست که هیچ گونه نکروز (ضایعه ) بافتی وجود ندارد اما اگر CRP مثبت شود نشان دهنده ضایعه ماهیچه قلبی است.بعد از درمان مناسب در عرض ۷۲ ساعت در سرم ناپدید می شود.همچنین این تست تست حساس ودقیقی برای تب رماتیسمی است. تست CRP در عفونتهای باکتریایی،ويروسی،تب رماتیسمی ،سرطان ها ،روماتوئید آرتریت و سل مثبت می شود.برای انجام این تست پروتئین C را به خرگوش تزریق می کنند که باعث می شود Anti-CRP بدست آید، آن را روی ذارت لاتکس می گذارند بعد توسط این کمپلکس پروتئین C را در سرم جستجو می کنند.مواد مورد نیاز آزمایش ۸-۲ درجه نگهداری شوند.Anti-CRP و ذرات لاتکس هیچ وقت نباید یخ بزنند.

روش تست:
برای راحت دیدن واکنش از لام زمینه سیاه استفاده می شود.بر روی اسلاید یک قطره سرم بیمار ریخته و یک قطره Anti-CRP که همراه ذرات لاتکس است می ریزیم.با اپلیکاتور مخلوط کرده و ۳-۱ دقیقه روی روتاتور قرار می دهیم و سپس می خوانیم.وجود آگلوتینه نشانه مثبت بودن تست و عدم وجود آن نشانه منفی بودن تست است.

*نکته قابل توجه این است که برای انجام این تست نباید از سرم سرد استفاده کرد و باید آن را حرارت داد زیرا افرادی که جز C1q کمپلمانشان بالاست با ذرات لاتکس ایجاد آگلوتینه می کنند و مثبت کاذب دیده می شود.از پلاسما هم نباید استفاده کرد.بطور کلی برای انجام آزمایشات لاتکس باید سرم را حرارت داد.