سلام دوستانشاید مطلبی که تو این پست میخونید تو نگاه اول یه خورده ناامید کننده به نظر بیاد ولی هدف من آشنایی شما با واقعیت هاییه که شاید خودتونم بیشترشو تا حالا لمس کردیدامیدوارم که مفید واقع شه

 

سال 87 کارشناسی شدن رشته علوم آزمایشگاهی امیدای زیادی تو دلها ایجاد کرد خیلیا مث من که نمیخواستن یه سال از عمرشون  تو پشت کنکور تلف شه و موفقیت رو فقط تو پزشکی نمیدیدن و از ادامه تحصیل و تاپ بودن و درآمد بالای رشته و آزمایشگاه زدن و رتبه خوب قبولیش شنیده بودن این رشته رو انتخاب کردن بالاخره جوابا اومد خوشحال بودم از قبول شدن تو رشته ای که بهترین رتبه پیراپزشکی رو میخواد و خوشحال و سر حال راهی دانشگاه شدم. مسوول ثبت نام استقبال گرمی ازم کرد و آخرش پرسید :پزشکی؟

گفتم نه علوم آزمایشگاه! تا گفتم یه نگاه خشک بهم انداخت و گفت:ثبت نام پیرا پزشکی اونوره!نفهمیدم جرا یهو...!!!!

اومدم سر کلاس درس،بعضی استادا مرتب از سختی ادامه تحصیل تا دکتری و انتخاب رشته ای که خودش دکتری باشه حرف میزدن.منم دو آتیشه از رشتمون تعریف میکردم!گفتم:اینا رو بابا معلوم نیست از کجا خوردن که ...!

یکی از بچه ها رفت دامپزشکی ،یکی دندان پزشکی بین الملل ،یکی بانکداری ! اونایی که موندیم لابد خیلی به رشتمون علاقه داشتیم!!!!!!

ترم 2 بودیم که دانشکدمون از پزشکیا جدا شد...